کد مطلب:148590 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

امام حسین در میدان
امام تنها ماند، به سوی خیام آمد و با همه خداحافظی كرد، هنگامی كه كودك شیرخوارش علی اصغر علیه السلام را گرفت و با او وداع كند، او را به دست گرفت و به میدان آمد تا برای او آب بگیرد، هنوز سخن امام علیه السلام با دشمن تمام نشده بود كه حرمله ی سنگدل، گلوی علی اصغر علیه السلام را هدف تیر قرار داد به گونه ای كه سر آن كودك ذبح شد و در حالی كه آغوش حسین علیه السلام پر پر می زد، به شهادت رسید.

امام علیه السلام خون گلوی او را می گرفت و به طرف آسمان می پاشید. امام باقر علیه السلام می فرماید: «قطره ای از خون آن كودك به زمین نریخت.» [1] .

این مصیبت جانسوز برای حسین علیه السلام بسیار طاقت فرسا بود، اما می فرمود: «هون ما انزل بی انه بعین الله تعالی؛ چون در راه خدا است


آنچه بر من می رسد، آسان است.»

در فرازی از زیارت ناحیه ی مقدسه، امام زمان علیه السلام چنین می گوید: «سالم بر كودك شیرخوار، عبدالله (یا علی اصغر) كه هدف تیر قرار گرفت و در آغوش پدر سرش جدا شد، خونش به آسمان رفت. خداوند، لعنت كند حرملة بن كاهل اسدی را كه به سوی او تیر انداخت.» [2] .

سپس امام حسین علیه السلام در حالی كه بر شمشیرش تكیه داده بود و دل از دنیا كنده بود، به میدان آمد و به دشمن حمله كرد و همچنان كه ناحیه راست و چپ و قلب لشگر دشمن حمله می كرد و آن كوردلان بی صفت را مثل برگ خزان بر زمین می ریخت.


[1] اقتباس از مقتل الحسين مقرم، ص 286 تا 331.

[2] بحار، ج 45، ص 73.